سرویس جهان مشرق - سیاست خارجی آمریکا، در طول تاریخ، مملو از دوگانگی بوده است. شاید سیاست یک بام و دو هوای واشینگتن امروزه بیش از هر زمان دیگری آشکار شده باشد، اما بررسی سابقهی موضعگیریهای کاخ سفید در مسائل بینالمللی بهوضوح نشان میدهد که دولت آمریکا (بر خلاف ادعاهایش) بیش از آنکه به ارزشهای ثابت پایبند باشد، منافع خود را سنگ محک روابط با کشورهای دیگر میکند. بر همین اساس، «خوب» و «بد» در فرهنگ لغت آمریکاییها حول محور «خوبی» و «بدی» تعریف نمیشود، بلکه به تناسب کمک یا آسیبی تعیین میشود که به منافع آنها میرساند. به این ترتیب، جنگ، جنایت جنگی، دیکتاتوری، جداییطلبی، الیگارشی، پولشویی، و مانند اینها، بهخودیخود «بد» نیستند، بلکه میتوانند «خوب و مفید» و چهبسا حتی «لازم» باشند.
تصویر خوشوبشِ «مُشتی» جو بایدن ، رئیسجمهور آمریکا، و محمد بنسلمان ، ولیعهد سعودی، در اولین سفر خاورمیانهای بایدن به عنوان رئیسجمهور، در رسانههای آمریکایی بسیار جنجالبرانگیز شد. بایدن وعده داده بود بنسلمان را که شواهد نشان میدهند دستور قتل وحشیانهی «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی در ترکیه، را صادر کرده، منزوی و منفور خواهد کرد، اما رئیسجمهور آمریکا ظاهراً به این نتیجه رسیده که بنسلمان یک «دیکتاتور، قاتل، و جنایتکار جنگی خوب» است. (+)
مجلهی آمریکایی «کوورت اکشن» اخیراً طی مقالهای تحت عنوان «آنچه همیشه میخواستهاید بدانید دربارهی: جنگهای «خوب»، جنایتکارهای جنگی «خوب»، دیکتاتورهای «خوب»، جداییطلبهای «خوب»، الیگارشهای «خوب»، پولشوهای «خوب»؛ و نقاط مقابل آنها! [۱]» مفصلاً دربارهی بخشی از این تناقضها در مواضع و رفتارهای دولت آمریکا توضیح داده است.
در حالی که پوتین به خاطر حمله به اوکراین یک «جنایتکار جنگی بد» است، خود آمریکاییها که هزاران و بلکه میلیونها غیرنظامی را در جنگهای پیدرپی خود به قتل رساندهاند، «جنایتکار جنگی خوب» هستند. در حالی که «الیگارشهای بد» روسیه باید به خاطر حمایت از پوتین تحریم شوند و کشتیهای تفریحیشان توقیف شود، «الیگارشهای خوب» اوکراین با وجود دخالت مستقیم در دولت فاسد کشورشان نگرانیای بابت تحریم یا مؤاخذه ندارند. رفتارهای وحشیانهی «پلیس خوب» آمریکا با اقلیتهای نژادی صرفاً «بدرفتاری» است، در حالی که برخورد «پلیس بد» چین با جداییطلبان و تروریستها «نسلکشی» توصیف میشود.
عنوان «چیز خوبی مثل نفت در جایی مثل این چه کار میکند؟» (چپ) روی جلد یکی از شمارههای هفتهنامهی انگلیسی «اکونومیست» در سال ۱۹۸۰ دربارهی «جنگ خوب» صدام با ایران، در مقابل جلد یکی از شمارههای این هفتهنامه در سال ۲۰۲۲ دربارهی «جنگ بد» بین روسیه و اوکراین (+)
«راهبرد خوب» آمریکا مبتنی بر «دکترین مونرو[۲]» که اجازهی نفوذ هیچ کشوری در حیاط خلوت این کشور، از مرزهای ایالات متحده تا آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی، را نمیدهد، موجه است، اما نگرانی مسکو از خزیدن ناتو تا لب مرزهایش جنگطلبی به شمار میآید. «پولشویی بد» در سوئیس بانکها و مشتریان آنها را در معرض خطر بلوکه شدن داراییهایشان به لطف تحریمهای آمریکا قرار میدهد، در حالی که خود آمریکا بزرگترین مقصد پولهای کثیف و بهشت پولشوها محسوب میشود. «پناهجوهای خوب» اوکراینی در مقابل «پناهجوهای بد» یمنی قرار میگیرند... و موارد دیگری از این دست.
گزارش مجلهی کوورت اکشن بسیار مفصل است، اما آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی بخش اول این گزارش است که به حمایت آمریکا از «دیکتاتوری خوب» محمدرضا پهلوی، «حملهی خوب» صدام به ایران، «جنگ نیابتی خوب» رژیم سعودی در یمن علیه تهران، و برخی موضوعات دیگر، میپردازد.
در همینباره بخوانید:
›› جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگها و جنایات آمریکا چهطور؟
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
صدام حسین، رئیسجمهور عراق، ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ [۲۹ آبان ۱۳۵۹] وقتی به ایران حمله کرد، یک «دیکتاتور خوب» بود. آمریکا و نوچههای غربیاش نهتنها با حملهی او به کشور همسایهاش موافقت کردند، بلکه از آن حمایت همهجانبه نمودند. بر خلاف عراقِ سکولار، رهبری ایران در دست بهاصطلاح «روحانیونِ شرور» اسلامگرا بود. جنایتی که این روحانیون مرتکب شده بودند، رهبری جنبشی مردمی برای سرنگونی شاه رضا پهلوی بود که توسط آمریکاییها و انگلیسیها به قدرت رسیده بود، اما ایرانیها از او نفرت داشتند. با این وجود، از نظر دولتهای آمریکا و انگلیس، پهلوی یک «دیکتاتور خوب» بود. در حالی که قبل از شاه، «محمد مصدق» در رأس حکومت ایران بود؛ رئیسجمهوری که در یک فرآیند دموکراتیک انتخاب شده بود، اما آمریکاییها و انگلیسیها او را «بسیار بد» میدانستند و از قدرت خلع کردند، چون از منافع کشورش دفاع میکرد و میخواست نفت ایران را ملی کند.
حملهی صدام، «دیکتاتور خوب» عراق، به ایران از نظر آمریکاییها یک «جنگ خوب» بود؛ تا جایی که غربیها به او مواد لازم برای ساخت سلاح شیمیایی را دادند و بعد از استفادهی صدام از این سلاحها هم رگ غیرتشان به جوش نیامد. (+)
«جنگ خوبِ» هشتسالهی صدام علیه «ایرانِ شیطانی» تنبیه شایستهای در ازای جنایتهای «روحانیون شورشی» ایرانی بود. حتی استفادهی دیکتاتور عراق از تسلیحات شیمیایی با عواقب هولناکی که برای ایران داشت[۳] هم به هیچ عنوان مصداق عبور از «خط قرمز آمریکا» نبود، چون صدام در آن زمان «آدمخوبه» بود؛ بر خلاف موارد دیگری مثل سوریه که در آن یک «دیکتاتور شرور»، به اسم اسد، قدرت را در اختیار دارد و کشورش به خاطر استفادهی دیگران [تروریستهای تحت حمایت خود آمریکاییها] از سلاحهای شیمیایی[۴]، توسط آمریکا بمباران شد.
تصویر دردناکی از دو نفر از قربانیان «حملهی شیمیایی خوب» صدام به «حلبچه» در خاک خود عراق، که به نماد این «جنایت جنگی خوب» از نظر آمریکاییها، تبدیل شدهاند. (+)
در همینباره بخوانید:
برعکس دینسالارهای ایران، طالبان افغانستان تا سالهای سال «جنگجویان خدا» بودند و به فراخور نامشان «خوب» عمل میکردند: «مجاهدین» به لطف بیش از ۲ میلیارد دلار[۵] سلاح، پشتیبانی لجستیک و آموزشهایی که بین سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۹ از سیآیای گرفتند، موفق شدند (به قول ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا) «امپراتوری شیطانی» اتحاد جماهیر شوروی (که بعد از سال ۱۹۹۱ به روسیه تغییر نام داد) را در افغانستان شکست بدهند. این واقعیت که در این فرآیند، رئیسجمهور افغانستان را نیز که طرفدار نظام چندحزبی بود و برای دختران افغان در سراسر کشور مدرسه ساخته بود، سرنگون کردند و به قتل رساندند، هم خم به ابروی دولتها و چهرههای رسانهای غرب نیاورد. هرچه باشد، رئیسجمهور وقت افغانستان «آدمبده» بود، چون حمایت مادی «امپراتوری شیطانی» [شوروی] را رد نکرده بود.
پس از حملهی تروریستی ۱۱ سپتامبر، بختِ «طالبانِ خوب» برگشت. واشینگتن آنها را بیمسئولیت و شرور معرفی کرد؛ اگرچه آنها خودشان در این حملهی تروریستی دست نداشتند و حتی به دولت آمریکا پیشنهاد داده بودند تروریستهای القاعده را، که در خاک افغانستان بودند، به آمریکاییها تحویل بدهند. با این حال، دولت آمریکا و دستیاران غربیاش این پیشنهاد را نپذیرفتند و ترجیح دادند در قالب ناتو دست به یک «تجاوزِ مطلقاً خوب» به افغانستان بزنند؛ تجاوزی که صدالبته ناقض قوانین بینالمللی بود، اما [اهمیتی نداشت، چون] هرچه باشد، طالبان اکنون «کاملاً شیطانی» تلقی میشد.
اعضای «طالبان بد» در کاخ ریاستجمهوری افغانستان و پشت میز کار «اشرف غنی» رئیسجمهور متواری این کشور. سازمانی که تا پیش از فروپاشی شوروی «طالبان خوب» بود، پس از حوادث 11 سپتامبر به «طالبان شرور» و یکی از دشمنان اصلی آمریکا در جهان تبدیل شد. (+)
در همینباره بخوانید:
›› خروج «ترامپیِ» بایدن از بگرام و فرار آمریکا از بازی تاجوتخت افغانستان
حتی خود صدام، دیکتاتورِ سابقاً «خوب» عراق، هم از اینکه تقریباً یکشبه (پس از حملهاش به کویت آن هم با تشویق آمریکا) به یک «دیکتاتور شرور» تبدیل شده بود، شگفتزده شد! شاید از این مسئله غافل بود که تصمیمش مبنی بر فروش نفت با ارزهایی غیر از ارز انحصاری آمریکا، چهقدر «شنیع» است. پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا صدام را به اجرای یک برنامهی محرمانه برای ساخت سلاحهای کشتار جمعی متهم کردند. البته بعدها معلوم شد این اتهامات، دروغهای آشکاری بودهاند که آمریکا و دستنشاندههایش (که تحت عنوان «ائتلاف راضیها» نیز شناخته میشدند) از آن به عنوان بهانهای برای «تجاوز خوب» به عراق (اگرچه بر خلاف قوانین بینالمللی) و خلاص شدن از شر کسی استفاده کردهاند که اکنون یک «دیکتاتور شرور» شده بود.
پرواز جنگندههای آمریکایی بر فراز چاههای نفت کویت در جریان جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱. صدام که در زمان حمله به ایران «دیکتاتور خوب» بود، بعد از حمله به کویت تبدیل به «دیکتاتور بد» شد و مورد غضب آمریکاییها قرار گرفت. (+)
جنگ، از جمله جنگ نیابتی، بهخودیخود «شیطانی» نیست؛ بلکه اتفاقاً میتواند «بسیار خوب» و مفید هم باشد. چنین جنگی اگر تحت هدایت یا حمایت غرب باشد، بلااستثنا «خوب» است؛ واشینگتن و متحدانش هم همیشه دلایل خوبی برای آن ارائه میکنند. به عنوان نمونه، «عربستانِ خوب» از سال ۲۰۱۵ تا کنون در کشور همسایهاش، یمن، یک «جنگ نیابتی خوب» (هرچند بسیار کثیف) علیه رقیب منطقهایش، ایران (که هنوز هم «بسیار بد» است!)، به راه انداخته. عربستان که بسیار کمتر از ایران دموکراتیک و بسیار بیشتر از ایران غیرانسانی [و ناقض حقوق بشر] است، محمولههای گستردهای از تسلیحات از گهوارههای خودخواندهی دموکراسی و حقوق بشر، یعنی آمریکا، بریتانیا و فرانسه، دریافت کرده است.
به گزارش سازمان ملل، این جنگ بزرگترین فاجعهی انسانی در قرن حاضر است: تا کنون صدها هزار قربانی گرفته و ۲۰ میلیون نفر از ۳۰ میلیون جمعیت یمن در این کشورِ جنگزده دچار سوءتغذیه هستند. اگر غرب اراده میکرد، میتوانست با یک چرخش قلم جلوی این جنگ را بگیرد و یا مدتها قبل، آن را به پایان برساند. «رژیمِ خوبِ» سعودی بدون حمایت آمریکا حتی دو هفته هم دوام نمیآورد؛ چنانکه ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، به روش بسیار رُکِ مخصوص خودش به میزبانانش در سفر به عربستان گفت[۶].
شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای «دفاع خوب» از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان «حملهی بد» روسیه. رسانههای آمریکایی تمام تلاش خود را میکنند تا «مقاومت قهرمانانه» ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان دهند. این در حالی است که اگر در همین تصویر، جای پرچم اوکراین، پرچم یمن یا فلسطین بود، همین رسانهها افراد حاضر در این تصویر را «تروریست» معرفی میکردند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› والاستریتژورنال: سفر خاورمیانهای بایدن بدتر از آبروریزی بود
›› مسابقه کودککشی رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی با سلاحهای آمریکا
از آنجایی که مردم یمن، از بخت بدشان، «اوکراینیِ خوب» نیستند، قربانی یک «جنگ خوب» تحت هدایت غربِ لیبرالدموکرات شدهاند. رسانههای غربی بهندرت گزارشی از این کشتار مخابره میکنند. ابراز همبستگی سیاستمداران و سلبریتیها با یمنیها، در مقایسه با سیل همبستگی با اوکراینیها ناچیز است. هیچکس هم به دنبال تحریم عاملان و حامیان این «جنگ خوب» نیست، که قربانیانش بسیار بیشتر از «جنگ شیطانی» روسیه در اوکراین هستند.
در همینباره بخوانید:
›› معیارهای دوگانه کنگره: صف مخالفان تحریم اسرائیل برای تحریم روسیه
›› دیپلمات سابق آمریکایی: تحریمها علیه روسیه نتیجه عکس خواهد داد
صدالبته آمریکا همیشه طرفدار «تجاوزها و جنگهای علنی خوب»، مانند ویتنام، و «تجاوزها و جنگهای مخفی خوب»، مثلاً در شرق آفریقا[۷]، بوده است؛ صرفنظر از اینکه چند میلیون انسان بیگناه در این جنگها جان خود را از دست میدهند. «جنگ آمریکا» (اسمی که ویتنامیها روی «جنگ ویتنام» گذاشتهاند) به قیمت جان دستکم سه میلیون نفر فقط از بین ویتنامیها تمام شد. با این حال، واشینگتن تحت نفوذ یک «صنعت جنگ» گسترده و رامنشدنی، احتمالاً هرگز دست از آرمان «خوشحال کردن تمام جهان» با «ارزشهای عالیاش» برنخواهند داشت. جنگهای تبلیغاتی و اقتصادی، براندازی و عملیاتهای مخفیانه، و استفادهی علنی از نیروی نظامی، «ابزارهای خوب» نظام آمریکا برای برقراری «خوبی» در سراسر جهان هستند. هرچه باشد، این اقدامات برای شرکتهای آمریکایی (و نه صرفاً آنهایی که تسلیحات تولید میکنند) عمدتاً نتایج مطلوبی به دنبال داشتهاند.
شماری از مردان، زنان و کودکان ویتنامی قربانی «قتلعام خوب» آمریکاییها در «می لای». برهنگی کودکان در این تصویر به چه معناست؟ (جزئیات بیشتر) (+)
در همینباره بخوانید:
›› مهمات چهلساله چینی و حمام برق/ کدام کمپانیهای آمریکایی واشینگتن را تیغ میزنند؟
›› بمبهای شیمیایی آمریکا هنوز باعث تولد نوزادان ناقصالخلقه در ویتنام میشود
از زمان جنگ جهانی دوم به این سو، همیشه، حتی در اروپا، دیکتاتوریهای «خوب» و «بد» وجود داشتهاند؛ از «خوب» ها حمایت شده و با «بد» ها دشمنی. نظامهای دیکتاتوری سابق، از جمله پرتغال در دوران «[آنتونیو د اولیویرا] سالازار»، اسپانیا در دوران «[فرانسیسکو] فرانکو»، و حکومت نظامی یونان، که شهروندانشان آنها را وحشی و سفاک میدانستند، از حمایت و هواداری دولتهای دموکراتیک غربی برخوردار بودند، چون «خوب» بودند و سنگری در برابر «امپراتوری شیطانی» [شوروی] به شمار میرفتند. و البته در طرف مقابل، «دیکتاتوریهای شیطانی» هم، بهویژه در شرق اروپا، وجود داشتند؛ مانند روسیهی معاصر که تحت ستم «ولادیمیرِ مخوف» [به تناسب «ایوان مخوف[۸]»] قرار دارد. دربارهی روسیهی امروزی، مسئلهی دیگری نیز وجود دارد: این کشور در دوران پوتین، منافع خودش را، مستقل از منافع آمریکا، دارد؛ واقعیتی که واشینگتن آن را «حقیقتاً شرارتبار» و بنابراین مستحق دشمنی میداند.
آشنایان و همسایهها اطراف خودرویی جمع شدهاند که آگوست ۲۰۲۱ توسط پهپادهای آمریکایی در افغانستان هدف قرار گرفت؛ ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک، در این حمله کشته شدند (+)
در همینباره بخوانید:
›› متحدان آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند
›› «جان میرشایمر» پاسخ میدهد: چرا بحران اوکراین تقصیر غرب است؟
›› «جان میرشایمر» پاسخ میدهد: آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟